رابرت هریک (1571-1674)
شاعر انگلیسی زاده لندن. وی پس سال ها حشر و نشر با حلقه شاعران لندنی همچون بن جانسون سرانجام بعنوان بهترین شاعر تغزلی روزگار خود شناخته شد. معروف ترین اشعار وی آثاری است که برای زنان زیبا رو و معشوقه گان متعدد خویش سروده است. در این آثار وی با پرهیز از ذهن گرایی و صرفا با توصیف ها و خطاب های ساده، تغزل والا و منزه! شعر انگلیس را به تغزل ملموس عاشق و معشوق کشیده است.
لذتی در بی نظمی
آشفتگی دلپسندی در لباس
بی نظمی کوچکی در آراستگی
گوشه شالی رها شده بر دوش
به گیجی دلبرانه ای در رقص
کمربندی فرو افتاده پیش دامنی سرخ رنگ
دکمه ای به فراموشی باز مانده
تا روبانی به دست نسیم
موجی در دامنی فریبنده به جنبش
بند کفشی باز مانده
که بی قیدی معشوق را یادم آورد
این ها تمام بیش از عشوه های فریبا
و ظرافت آرایشگران
مرا فریفته می سازند
رنگ ها
لب های سرخ لب های صورتی
گونه هایی سرخ در سپیدی چهره
لباس های سپید و آبی و قرمز
جام های سرخ و زرد و طلایی
عشق اما یکی رنگ است
که اینهمه را در بستر سپید فرو می پیچد.